سیاست صنعتی در جهان امروز؛ از نسخه‌های کلیشه‌ای تا راهبری فعال

در دنیای امروز، رشد صنعتی دیگر با نسخه‌های کلیشه‌ای دهه‌های گذشته حاصل نمی‌شود. کشورهایی که توانسته‌اند موتور تولید خود را روشن نگه دارند، معمولاً با راهبری فعال سرمایه‌گذاری و بنگاه‌سازی هدفمند مسیر توسعه را پیش برده‌اند. مرور تجربه کشورهایی چون هند، کره جنوبی، عربستان سعودی و ترکیه نشان می‌دهد که موفقیت آن‌ها بیش از آنکه به فضای کلی اقتصاد کلان وابسته باشد، نتیجه طراحی نهادی دقیق و هدایت هدفمند سرمایه‌گذاری صنعتی بوده است.

هند؛ حمایت مشروط از غول‌های صنعتی

هند پس از دهه‌ها درگیری با صنایع ناکارآمد دولتی، از اوایل دهه ۲۰۰۰ به الگوی شرق آسیا نزدیک شد و سیاست «حمایت مشروط» از بنگاه‌های بزرگ را در پیش گرفت. شرکت‌هایی همچون تاتا استیل، JSW، ماهیندرا و لارسن‌اندتوبرو، نه فقط بازیگران اقتصادی، بلکه بازوان توسعه‌ای دولت شدند. سرمایه‌گذاری‌های این شرکت‌ها در فولاد، خودروسازی برقی و دیگر صنایع، با پشتوانه سیاست‌های دولتی، معافیت‌های مشروط و اهداف کلان صنعتی شکل گرفت. کلید موفقیت هند، پیوند سرمایه‌گذاری داخلی با دیپلماسی صنعتی و جذب شرکت‌های خارجی در زنجیره تأمین داخلی بود.

کره‌جنوبی؛ ائتلاف دولت و چِبُل‌ها

مدل توسعه کره جنوبی با نقش‌آفرینی «چِبُل‌ها» شناخته می‌شود. از دهه ۱۹۶۰، دولت کره با حمایت هدفمند از گروه‌هایی چون سامسونگ، هیوندای، ال‌جی و پوسکو، سرمایه‌گذاری در صنایع پایه را هدایت کرد. حمایت‌ها شامل وام‌های بلندمدت، معافیت‌های مالیاتی، تضمین صادرات و پروژه‌های زیربنایی بود، اما همه مشروط به تعهد به ارتقای فناوری و رقابت‌پذیری جهانی. این الگو، ترکیبی از سیاست صنعتی هدفمند، بانک توسعه‌ای فعال و نهادهای تنظیم‌گر هماهنگ بود.

عربستان؛ ابرشرکت توسعه‌گرا

با اجرای «چشم‌انداز ۲۰۳۰»، عربستان سرمایه‌گذاری عظیمی را در صنایع غیرنفتی آغاز کرد. شرکت آرامکو و صندوق سرمایه‌گذاری عمومی (PIF) محور این سیاست قرار گرفتند. آرامکو اکنون از مرز نفت فراتر رفته و در پالایش، پتروشیمی، فولاد، انرژی‌های نو و آموزش سرمایه‌گذاری می‌کند. ایجاد مناطق ویژه صنعتی، همکاری با غول‌های بین‌المللی و اصلاح نهادهای تنظیم‌گر، وجه تمایز این تجربه است.

ترکیه؛ میان فرصت و بی‌ثباتی

ترکیه در بخش‌هایی مانند خودروسازی، لوازم خانگی و فولاد به موفقیت‌های نسبی رسیده است. شرکت‌هایی همچون توفاش و آرچلیک با حمایت دولت و همکاری‌های بین‌المللی، زنجیره تولید را توسعه داده‌اند. اما نبود سیاست صنعتی منسجم، تغییرات ناگهانی مالیاتی و نوسانات ارزی، ریسک سرمایه‌گذاری را بالا نگه داشته است.

درس‌ها برای ایران ۱۴۰۴

ایران ظرفیت بالایی در بنگاه‌های بزرگی چون فولاد مبارکه، گل‌گهر و مس سرچشمه دارد، اما نبود نقشه راه مشترک میان دولت و بخش خصوصی مانع بهره‌برداری کامل از این توان شده است. برای شکوفایی سرمایه‌گذاری صنعتی، پنج اقدام کلیدی پیشنهاد می‌شود:
۱. ایجاد نهاد مستقل و تخصصی برای سیاستگذاری سرمایه‌گذاری صنعتی
۲. شناسایی و حمایت هدفمند از بنگاه‌های پیشران
۳. توسعه ابزارهای مالی نوآورانه برای پروژه‌های صنعتی
۴. ثبات‌بخشی به سیاست‌های اقتصادی، ارزی و صادراتی
۵. تقویت دیپلماسی صنعتی و جذب سرمایه‌گذاری خارجی

از مداخله‌گری تا هدایت‌گری

تجربه جهانی نشان می‌دهد موفقیت صنعتی نه در مداخله کامل دولت و نه در رهاسازی مطلق بازار، بلکه در راهبری هوشمند سرمایه‌ها شکل می‌گیرد. در این مدل، دولت، بنگاه، بازار و فناوری به‌عنوان اضلاع یک مثلث توسعه عمل می‌کنند. برای ایران، نگاه به سیاست صنعتی باید به‌عنوان یک مأموریت ملی و راهبردی بازتعریف شود؛ مأموریتی که بدون اعتماد به بنگاه‌های بزرگ و بازطراحی نقش دولت، قابل تحقق نخواهد بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *