یکی از بزرگترین موانع برای رسیدن به تولید فولاد به ظرفیت اسمی کامل، تامین مالی و سرمایهگذاری در این صنعت است که تحریمها و بیرغبتی سرمایهگذار داخلی موجب شده نقدینگی و منابع مورد نیاز به این صنعت هدایت نشود.
نگاهی به تاریخچه صنعت فولاد کشور نشان میدهد این صنعت همواره جزو پربازدهترین صنایع بوده و سهم قابل توجهی در درآمدهای صادراتی کشور داشته است. این صنعت در سطح بینالمللی مزیت رقابتی مناسبی دارد و با وجود تمام مشکلات تولید، صنعت فولاد ایران توانسته در میان ده تولیدکننده برتر فولاد دنیا قرار بگیرد و حضوری پررنگ در بازارهای صادراتی و ارزآوری داشته باشد.
ورود سرمایهگذاران جدید
حفظ این سهم از بازارهای جهانی و رشد آن نیازمند تامین منابع مالی برای پروژههای در جریان فولادی و افزایش سرمایه در گردش این صنعت است. از همین رو باید با نگاهی عمیقتر، توجهی بیشتر به بازدهی و سودآوری این صنعت داشت و با تدوین سیاستهای مناسب، به تامین مالی بخش تولید پرداخت و حوزهای جذاب برای ورود سرمایهگذاران جدید فراهم آورد.
متاسفانه طی سالیان اخیر شرایط اقتصادی کشور به سمتی رفته که سرمایهها به سمت بازارهای غیرتولیدی مانند ارز، طلا، خودرو و مسکن سوق پیدا کرده است و سرمایهگذاری در تولید فولاد نه تنها به اندازه این موارد جذاب نبوده بلکه با مشکلات عدیدهای همراه بوده که سرمایهگذار را از ورود به این حوزه دور ساخته است. از طرف دیگر سنگاندازیهای سازمانهای مختلف در مسیر تولید و نیز ارائه تسهیلات با نرخ بهره بالا، ورود سرمایه به این حوزه را با مشکلات جدی روبرو کرده است.
تورم ترمز دستی بهره وری فولاد
در عین حال، نباید از نظر دور داشت که تورم مستمر و ماهانه اقتصاد علاوه بر تاثیرگذاری بر سوددهی تولید و ناهمخوانی آن با ارزش داراییهای شرکتها، ناگزیر موجب اثرگذاری آن بر میزان بهرهوری تولید و کمیت و کیفیت محصول شده است.
متاسفانه مسائل فوق فشار زیادی بر تولیدکنندگان فولادی تحمیل کرده و ذهن کارفرمایان را از تمرکز بر مسائل اصلی تولید و رقابت در بازارهای خارجی منحرف ساخته و سرعت رشد این صنعت را که از صنایع نقشآفرین و استراتژیک در اقتصاد کشور است، کند ساخته است.
این چالشها، برنامههای توسعه پیش روی صنعت فولاد کشور را با تهدیدهایی اساسی روبرو کرده است. چشمانداز توسعه ۱۴۰۴صنعت فولاد، تولید ۵۵ میلیون تن فولاد خام است، همچنین در افق توسعه این صنعت تا سال ۱۴۱۰، تولید سالانه ۶۶ میلیون تن فولاد خام دیده شده که بخش قابل توجهی از آن برای صادرات در نظر گرفته شده است. در حالیکه زمان اندکی تا رسیدن به افق سند ۱۴۰۴ باقی مانده، مسیر نسبتا طولانی برای تحقق این هدف در پیش داریم.
تحقق این اهداف توسعهای، نیازمند سرمایهگذاری در بخشهای مختلف زیرساختی مانند آب و برق و گاز و … است که در حال حاضر در این بخش ما شاهد کسری منابع مالی هستیم در حالی که حجم سرمایهگذاری در این بخش میتواند بسیار چشمگیر باشد.
بزرگترین مانع برای رسیدن به تولید با ظرفیت اسمی کامل، تامین مالی و سرمایهگذاری در این صنعت است که تحریمها و بیرغبتی سرمایهگذار داخلی موجب شده نقدینگی و منابع مورد نیاز به این صنعت هدایت نشود و البته که عمده این چالشها به شرایط کلی اقتصاد و سیاستهای کلان کشور مربوط میشوند.
گردش مالی بالا نیازمند فعالیت با حداکثر توان
شرکت های فولادی چه در صنایع بالادست و چه در صنایع پایین دست به گردش مالی بالایی نیاز دارند تا بتوانند با ظرفیت کامل فعالیت کنند. توان صادراتی و ظرفیتهای خالی موجود در این صنعت، مؤید نیاز به منابع جدید در حوزه تامین مالی است.
فراهم سازی امکان پذیرهنویسی اوراق مختلف برای تامین سرمایه این صنعت، بهره مندی از مزایای صندوق توسعه ملی و سپردههای بانکی با بازپرداخت بلندمدت، توزیع تسهیلات بانکی با بهره کم جهت سرمایه در گردش و هموارسازی مسیر برای سرمایهگذاری بخش خصوصی از جمله راههای تامین مالی صنعت فولاد است که توجه به آن برای سرعت بخشیدن به بهرهمندی از ظرفیتهای موجود این صنعت ضروری است.