در شرایطی که سهامداران ذوبآهن اصفهان به تحولات مدیریتی اخیر امید بسته بودند و انتظار داشتند این غول صنعتی مسیر تازهای را آغاز کند، نخستین گزارش عملکرد سال ۱۴۰۴ با افت چشمگیر در شاخصهای کلیدی تولید، فروش و درآمد داخلی، نگرانیهای جدی را برانگیخته است. اکنون این پرسش مطرح میشود که آیا مدیریت جدید در اولین چالش جدی، راه را گم کرده است؟
ذوبآهن اصفهان بهعنوان یکی از بزرگترین تولیدکنندگان میلگرد، نبشی و محصولات فلزی در کشور، در سالهای گذشته با چالشهایی در زمینه تولید و سودآوری مواجه بود. بسیاری امیدوار بودند که تغییر مدیریت بتواند مسیر رو به رشدی برای این شرکت رقم بزند، اما به نظر میرسد شرایط همچنان بحرانی باقی مانده است.
در حالیکه هنوز تبلیغات مربوط به تیم جدید مدیریتی بر دیوارهاست، سهامداران با ارقامی روبهرو شدهاند که نهتنها امیدآفرین نیست، بلکه زنگ هشدار جدی را برای آینده شرکت به صدا درآوردهاند. کاهش ۴۰ درصدی تولید داخلی تنها در فروردینماه، افت ۳۶ درصدی فروش و همچنین کاهش ۱۲ درصدی درآمد عملیاتی، نشاندهنده بحرانی فراگیر است؛ آن هم در زمانی که تورم بالا، هزینههای تولید را سنگینتر کرده و نیاز به نقدینگی، بیش از همیشه احساس میشود.
آیا خط تولید متوقف شده؟ سهم مدیریت یا بحران مواد اولیه؟
طبق آمار منتشرشده، تولید داخلی ذوبآهن به ۸۱،۷۱۰ تن رسیده که نسبت به مدت مشابه سال قبل، کاهش قابلتوجهی را نشان میدهد. این افت میتواند حاصل عواملی مانند کمبود مواد اولیه، اختلال در زنجیره تأمین یا سیاستهای انقباضی نادرست باشد. اما آنچه در این میان مشترک است، ضعف در هماهنگی و مدیریت در ماههای آغازین پس از تغییرات است. تیمی که قرار بود منشأ تحول باشد، فعلاً با بحرانهای جدی دستبهگریبان است.
افت فروش، فرصتطلبی رقبا
ناتوانی در حفظ جایگاه فروش داخلی نیز به یکی دیگر از دغدغههای جدی تبدیل شده است. وقتی آمار فروش ماهانه به ۷۳،۱۶۴ تن کاهش مییابد، این پیام به بازار مخابره میشود که شرکت در حفظ مشتریان سنتی و رقابت با تولیدکنندگان دیگر با مشکل مواجه است. در بازاری مثل فولاد ایران که رقابت در آن شدید و حساس به تغییرات مدیریتی است، این یک هشدار جدی محسوب میشود.
درآمد پایینتر، فشار سنگینتر
در فضای تورمی، کاهش درآمد اسمی به معنای افزایش فشار واقعی بر شرکت است. وقتی درآمد داخلی ذوبآهن به کمتر از ۲۵ هزار میلیارد ریال میرسد، این یعنی شرکت حتی قادر به پوشش هزینهها نیست و سودآوری در معرض تهدید قرار گرفته است. ادامه این روند میتواند منجر به افزایش زیان انباشته و ناامیدی سهامداران از وضعیت مالی آتی شود.
نبود محصولات کلیدی در صادرات؛ یک علامت سؤال بزرگ
افزایش صادرات ممکن است در نگاه اول مثبت بهنظر برسد، اما وقتی محصولات کلیدی همچون میلگرد و تیرآهن در سبد صادراتی غایب هستند، پرسشهای جدی مطرح میشود. حذف این اقلام میتواند نشانهای از ضعف در تأمین مواد اولیه، بیبرنامگی بازاریابی یا تصمیمات اشتباه مدیریتی باشد. در هر حال، صادرات بدون حضور محصولات استراتژیک نمیتواند منبعی پایدار برای درآمد باشد و بیشتر به یک سراب شبیه است.